4516 Pine Tree Lane,Washington 15538087991 [email protected]

complicated - معنی تخصصی در دیکشنری آبادیس

complicated: پیچیده. نفهمیدن. معنی فارسی : پیچیده. معنی انگلیسی : sophisticated. 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: فعل ( verb ) : complicate. ️ اسم ( noun ) : complication / complicatedness. ️

21 دلیل پیچیده کردن زندگی - پرورش افکار

2023年5月2日  در اینجا ۲۱ روشی که زندگی را پیچیده می کنیم و چگونه می توانیم از آن جلوگیری کنیم، آورده شده است. کار را به تعویق می اندازیم.

complicate - معنی تخصصی در دیکشنری آبادیس

معنی: پیچیده کردن، بغرنج کردن، پیچیدن. معانی دیگر: درهم پیچیده کردن یا شدن، هم پیچیده کردن یا شدن، گوریده شدن، مشکل شدن یا کردن، بغرنج شدن یا کردن، وخیم تر کردن، دشوار کردن، تودر تو کردن، گره ...

پیچیدگی اجتماعی - ویکی‌پدیا ...

پیچیدگی اجتماعی (به انگلیسی: social complexity) در جامعه‌شناسی یک چارچوب مفهومی است که در تحلیل جامعه کاربرد دارد. تعریف پیچیدگی در علم در رابطه با نظریه سیستم‌ها یافت می‌شود که در آن یک پدیده مورد مطالعه دارای بخش‌ها و ترتیبات بسیاری در روابط بین آن بخش‌ها است. در عین حال، آنچه پیچیده یا ساده است، نسبی هست و شاید با گذشت زمان تغییر کند. استفاده کنونی از اصطلاح «پیچیدگی» در حوزه جامعه‌شناسی معمولاً به‌طور خاص به نظریه‌های اجتماعی به عنوان

معنی پیچیده لغت‌نامه دهخدا واژه‌یاب

کار ری و جبال نیز که پیچیده است راست شود. (تاریخ بیهقی ص 531 ). روا میدارند که پیچیده ماند تا ایشان را معذور داریم . (تاریخ بیهقی ص 593 ). - گوشتی پیچیده ؛ سخت زفت . عضلانی . محکم : کثیف ، کوتاه انگشت ...

پیچیده به انگلیسی - معنی در دیکشنری ...

معنی پیچیده به انگلیسی ... ، اپلیکیشن موبایل و همچنین ربات تلگرام دیکشنری و مترجم طراحی کرده است که میتوانید از لینک های بالا دانلود کنید.

ترجمه پیچیده به انگلیسی ، فرهنگ لغت ...

ترجمه "پیچیده" به انگلیسی. complicated, intricate, abstruse بهترین ترجمه های "پیچیده" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: سیستم هماهنگ کننده پیچیده ای دارم ولی جواب میده. ↔ I have this complicated syncing system,

توسعه علم و فناوری یکی از خطوط مقدم ...

1 天前  آنچه مشخص است، تیم علمی و اجرایی این همایش، محورها و موضوعات مورد فراخوان را هوشمندانه انتخاب کردند و دقیقاً بر نیازهای اساسی ما در صحنه جنگ‌های آینده متمرکز شده‌اند و این انتظار از دانشگاه افسری امام علی (ع) می‌رود ...

مامور مخفی سابق جزییات تازه‌ای از ترور ...

1 天前  جزییات تازه در پرونده‌ای قدیمی. واقعیت‌های اولیه درباره ترور کندی تا این لحظه شناخته شده و جا افتاده‌اند ...

معنی پیچیده به انگلیسی فست دیکشنری

مترادف و متضاد پیچیده. بغرنج، درهم، سخت، غامض، مبهم، مشکل، معضل، معقد، مغلق ≠ آسان، سهل. انبوه، تابدار، شکن‌برشکن، مجعد. مطوی، ملفوف.